درمهارها قسمت سوم به بررسی اخرین مهارهای تحلیل رفتار متقابل می پردازیم تا اینکه بتوانیم قسمتی از وجود شخصیتی خود را ببینیم و بدانیم که بسیاری از رفتارهای ما برگرفته از ضمیر ناخوداگاه ما است.

مهار احساس نکن

اولین قسمت در موضوع مهارها قسمت سوم، عواملی رابررسی می کند که شخص به سمت مهار احساس نکن می برد اما منظور چیست.

بسیاری از انسانها را دیده ایم که هیچ اگاهی از نوع احساس خود ندارند یعنی در یک زمان که احساس خوبی ندارند نمی توانند متوجه بشوند که چه چیزی باعث این احساس بد شده و چرا باید در من احساس بد ایجاد بشه در نتیجه نمی توانند تا احساسات خود را به صورت کلامی یا غیر کلامی بیان کنند.

به طور کلی شخص در بیان احساسات بد وحتی خوب خود قادر به گفتن ان نیست چون اصلانمی تواند انها را شناسایی کند و دچار کوری احساسی می شود.

شخص به جای اینکه بتواند احساسات خودرا کنترل کند این احساسات و هیجان ها هستند که اورا کنترل می کنند.

شخصی که دچار مهار احساس نکن است دررابطه بادیگران هم دچار مشکل می شود زیرا احساس طرف مقابل را نمی تواند درک کند و این یعنی پایین امدن هوش اجتماعی فرد و چون خودش هم حال خوبی ندارد همیشه دچار نارضایتی در زندگی می شود.

عوامل مهار احساس نکن

برای مثال زمانی که پسر بچه ای زمین خورده و شروع به گریه کردن میکند و والدین به او میگویند مرد که گریه نمی کنه و یا از چیزی ترسیده و والدین میگویند این که ترس نداره یا اینکه دختر باصدای بلندنباید بخنده و….

مثالهای زیادی وجوددارد که ثابت میکند والدین احساسات کودک را نادیده می گیرند و یا تعریف دیگری از احساس او به کودک معرفی می کنند مانند کودکی که گریه میکند و مادر میگوید دیگه خوابش میاد، رفتارهایی از این دست باعث میشود تا کودک در ابراز احساس خود دارای مشکل باشد.

راهکار این است که به کودک خودبگوییم بله اتاق تاریک ترس داره اما بیا باهم بریم ببینیم که چه چیزی در اتاق است و به او نشان دهیم که ترس هارا می شود ازبین برد.

مهارفکرنکن

در موضوع مهارها قسمت سوم به اینجا میرسیم که این مهار مهم به ما نشان می دهد که در بزرگسالی چرا از قسمت بالغ خود کمتر استفاده می کنیم و چرا یک سری از کارها را به صورت عادت انجام می دهیم.

کودک طبیعی سرشار از سوال و کنجکاوی است و بسیاری از فلاسفه اعتقاد دارند که کودکان سوال های بسیار فلسفی می پرسندکودکان به دنبال شناخت محیط اطراف خود و هر ناشناخته ای هستند اما مشکل از انجایی به وجود می اید که والدین جوابی برای این سوالات ندارند.

والدین نااگاه به علت کم اطلاع بودن خود و چون جوابی برای سوال ندارند با نوازش های منفی خود کودک را به سمتی سوق می دهند که سوالی نپرسد یا اصلا نیازی نباشد که فکر بکند و این والدین هستند که فکر می کنند و جواب سوالات را می دانند.

مثلا ذهن نامحدود کودک سوالاتی در مورد خدا و هستی دارد و چون با باورهای والدین فاصله دارد کودک را از طرح این سوال منصرف می کنند و می گویند که دراین موارد نباید سوال کنی و یا بزرگ میشی می فهمی.انچه والدین باید بدانند این است که از کودکان خود سوال کنند و اورا به فکر کردن سوق دهند و یا اگر کودک انها سوالی می کند در صورتی که جواب را می دانند با ارامش به او بگویند و اگر نمی دانند بگویند که نمیدانم و بعدا به شما جواب را می گویم.

بزرگسالانی که مهار فکرنکن دارند

• مطلق گرا هستند
• متعصب هستند
• در مسائل پیش داوری می کنند
• تجزیه و تحلیل ندارند
• توانایی اعتماد به اندیشه های خود را ندارند
• احترامی برای علم قائل نیستند
• دچار تعمیم افراطی می شوند
• فاقد تفکر منظم هستند

مهار نزدیک نباش

همه کودکان عاشق دنیایی با عشق و محبت و ارامش هستند تا بتوانند نیاز اصلی خودرا که رسیدن به امنیت است به دست بیاورند اما برای همه اوضاع این طور پیش نمی رود و کودکانی هستند که تجربیات تلخی را در ضمیرناخوداگاه خود ثبت می کنند.

کودکی که فضای عشق و محبت بین والدین را کمتر دیده است و زمانی که به والدین نزدیک شده دچار نوازش منفی از طرف انها بوده مسلما بیشتر دچار این مهار می شود.

در مطالب قبل به این نکته اشاره شد که فرزند والدین خودرا منبع امنیت و بقا خود می بیند اما زمانی که با نزدیک شدن به انها با پرخاشگری والدین مواجه می شود تصمیم می گیرد تا راحت به کسی نزدیک نشود چون امنیت اورا می گیرند و دچار اضطراب می شود.

در مواردی دیگر امکان دارد باورهای والدین باعث این مشکل شود مثلا کودکی که بایک بزرگتر در حال صحبت است و والدین به او می گویند با غریبه ها نباید حرف زد و نزدیک انها شد چون خطرناک هستندکه این نوع نگاه والدین بسیار  تعیین کننده است.

به هرحال مهار نزدیک نباش در بزرگسالی برای انسانها می تواند مشکلات زیادی در زمینه روابط اجتماعی و داشتن روابط طولانی و صمیمی ایجاد کند.

مهارموفق نباش

در موضوع انواع مهارها قسمت سوم می توان گفت که یکی از مهمترین مهارها همین است که اینده مارا کاملا تحت تاثیر قرار می دهد.

ریشه این مهار هم باز از رفتاروالدین و اطرافیان گرفته شده است والدینی که کمال گرا و بی نقص جو هستند،انها با نادیده گرفتن نکات مثبت کار کودک و تاکید برنقاط منفی کار کودک انها را به سمت و سوی این مهار می برند تا برای همیشه کودک احساس موفقیت را درک نکند.

مثال:کودکی که کاری انجام میدهد و جملات منفی دریافت میکند از جمله تو هیچ وقت یاد نمی گیری این کاررا بکنی،چرا این رو ریختی، خواهرت هم سن تو بود این کاررو راحت انجام می داد،تو نمی تونی این کاررو بکنی بگذار من انجام میدهم و بسیاری از جملات که کارهای اشتباه کودک را فاجعه سازی می کندوبه کودک این حس را میدهد که ناتوان است.

این در صورتی است که والدین باید نکات مثبت کارهای کودک رابیان کنند تا اورا تشویق کنند که کارهای بیشتری انجام دهد و در نتیجه اعتماد به نفس بیشتری به دست بیاورد.

اشخاصی که مهار موفق نباش دارند

• به توانایی های خود باور ندارند
• به علت بی نقص جویی دست به کاری نمی زنند
• کارها را نیمه کاره رها می کنند و پشتکار ندارند
• از خود توقع کارهای بزرگ و بی نقص دارندو چون امکان ان وجودندارد احساس شکست می کنند
• از شکست و سرزنش می ترسند پس دست به کاری نمی زنند
• بعداز موفقیت احساس رضایت ندارند به علت کمال گرایی فرد

توصیه:به دنبال کارهایی که دوست دارید بروید و همین که ان کاررا انجام داده اید کافی است نتیجه لزوما نباید ایده ال باشد.

مطلب قبلی…مهارها قسمت دوم

مطلب بعدی…رانه ها و نقش ها